بیچاره من!
چقدر از بعضی دور هم نشینی ها بیزارم!کافیست اجتماعی بالای یک نفر در جایی وجود داشته باشد آنوقت است که بیم آن می رود که اجتماعی بالای 1000000 نفر از انچه بین آن چند نفر گذشته و گفته شده است مطلع شوند!......بنا بر تجربیات بدی که در این موضوع داشته ام سعی می کنم بعد از جمع های کوچکمان و شنیدن حرف و حدیث ها به زودی آنها را فراموش کنم تا در جایی دهانم بی موقع باز نشود و حرفی که نباید بزنم را نزنم و جنگ و جدال بیهوده راه نیندازم....کاش دیگران هم کمی انصاف داشتند و اینچنین می کردند......حیف...
آدمها چند دسته اند:
دسته ی اول انها که می فهمند و فکر می کنند دیگران هیچ نمی فهمند و انگار می کنند که از یک جای فیل افتاده اند و آسمان سوراخ گشته و فقط انها پا به عرصه ی وجود آن هم از نوع دانایی گذاشته اند!این جور آدم ها باعث تهوع من اگر نشوند دلیلی بر سرگیجه اند!
دسته ی دوم آنهایی هستند که نمی فهمند و هیچ علاقه ای به فهمیدن ندارند و چه بسا انان را که می فهمند به باد تمسخر می گیرند!از این دسته سخت بیزارم....سخت!و کم هم نیستند!
دسته ی سوم آنهایی هستند که نمی فهمند اما دیوانه وار دوست دارند که بفهمند و برای فهمیدن چنگ به هر دانایی می زنند بی اینکه حد دانایی فرد برایشان مهم باشد....این دسته خوبند!دوستشان دارم،لااقل بی مهابا به تمام شخصیتت توهین نمی کنند!
دسته ی چهارم آنهایی هستند که می فهمند و می دانند دیگران هم در حد خودشان می فهمند و اجازه ی سخنرانی به هر کسی می دهند و با سخندانی دیگران را قانع می کنند و یا با گوش دادن به دیگران قانع می شوند....بحث می کنند و پروایی از گفتن افکارشان ندارند...... از هر کسی دوست تر دارمشان !!!دوست تر !
دوستی هایی که در آنها رازی نهفته نیست تقریبا برایم بی ارزشند و فقط برای خوش بودن خوب هستند.....آنها که می ترسند از بیان رازهای کوچکشان برای کسی که او را بهترین دوست می نامند... هیچ دوست نیستند!هیچ.......و من می دانم که این دوستیها پایدار نیستند و هر روز بیم آن می رود که دیوار دوستی های اینچنینی فرو ریزد....زیرا بی اعتمادی آفت دوستیست.....
پ.ن:پراکنده که می نویسم خوشم می آید از نوشته هایم....همین طور وقتی لحن نوشتنم با قبل تر ها تفاوت داشته باشد بیشتر می پسندم....تا باشد که شما چه نظری داشته باشید!
چیزی هست....چیزی میان ما....چیزی بیش از یک کلام...یک حرف...یک نوشته.....هر قدر هم که بگویم.....نه من تو می شوم...نه تو من.....پس از تفاوت نترس...نمی ترسم....